تحولات منطقه

پس از سالها کش و قوس و خبر و خبرسازی، «خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری مجوز گرفت و با قید رده بندی سنی و محدودیت برای تماشای افراد زیر ۱۶ سال از این هفته اکران خواهد شد.

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

قدس آنلاین: کیانوش عیاری کارگردان قابلی است، هر سینمادوست ایرانی خاطره ای با برخی از فیلم‌های خوب و ماندگار او چون «تنوره دیو»، «آن‌سوی آتش»، «آبادانی‌ها» و «بودن یا نبودن» دارد. فیلم‌هایی که در دوره خود و در در زمانه خود، اتفاقی ویژه در سینمای کم رمق و کم حادثۀ ایران بودند.

 البته عیاری همانقدر که فیلمساز خوب و ارزنده‌ای است، فیلمساز زرنگ و هوشیاری هم هست. بازی رسانه‌ای را بلد است و می‌داند برای کار خود باید چه کند. این هم یک ویژگی قابل تحسین دیگر! مثلاً آنچه او برای نمایش «خانۀ پدری» انجام داد، نشان داد که چگونه می‌توان بازی را به سمتی برد که دلخواه است و حواس‌ها را از جایی که باید؛ پرت کرد و حاشیه‌ها را بزرگ کرد تا متن را بپوشاند.

«خانه پدری» محصول ۱۳۸۹ است و در سی و دومین جشنوارۀ بین المللی فیلم فجر به نمایش درآمد. قرار بود فیلم در سال ۱۳۹۳ اکران شود اما به سرعت جلوی اکران آن گرفته شد و امسال بعد از ۵ سال قرار است دوباره اکران عمومی ‌شود.کسانی که این فیلم را در اکران‌های محدودش دیده اند، متوجه شده اند که ایراد اصلی فیلم چیست و دلیل مقاومت در برابر اکران آن چه بوده است اما کارگردان و عوامل فیلم، از همان ابتدا بازی را به این سمت بردند که وجود یک صحنه خشن در فیلم، تنها دلیل عدم نمایش عمومی‌فیلم است. برای مخاطبان هم این سؤال پیش می‌آمد که چرا نتیجه زحمات چندساله عوامل فیلم بخاطر یک سکانس، در محاق توقیف است و البته خیلی‌ها هم موضع گیری کارگردان در دفاع از فیلم و مقاومت در برابر حذف آن سکانس را می‌ستودند و به او آفرین می‌گفتند.

امروز هم اکران عمومی ‌فیلم باعث می‌شود که مخاطبان با رعایت درجه بندی برای دیدن فیلم به سینماها بروند و حتی اگر از آن سکانس ناراحت بشوند، با خود بگویند واقعاً چرا باید این سکانس که خیلی هم تأثیرگذار است؛ حذف می‌شد؟

اما واقعیت چیز دیگری است. واقعیت این است که مشکل «خانه پدری» یک سکانس خشن نیست. مشکل حرفی است که کارگردان پس پشت قصه پنهان کرده است و انتظار دارد با بلوای رسانه ای کسی متوجه این ماجرا نشود. هرکس زبان نشانه‌ها را بداند و استعاره‌های موجود در داستان را موشکافی کند، به سادگی متوجه می‌شود که اتفاقاً مشکل اصلی این فیلم، خشونت آن نیست بلکه حرفی است که به زبان رمز گفته می‌شود اما پنهان نمی‌ماند. «خانه پدری» اصل نظام جمهوری اسلامی‌ایران و تاریخ چهل سالۀ آن را هدف گرفته است و با استفاده از استعارۀ «پدر و پسر» به نظام سیاسی کشور طعنه‌های تند می‌زند. دلیل اصلی مقاومت‌ها در برابر اکران عمومی‌این فیلم هم این است که خیلی‌ها در همان زمان اکران محدود متوجه شدند که قضیه از چه قرار است. این هفته قرار است فیلم اکران شود اما اکران عمومی‌این فیلم نباید باعث شود که عوامل تهیه و تولید این فیلم فکر کنند توانسته اند با بازی «صحنۀ خشن و رده بندی سنی» همۀ مخاطبان خود را فریب دهند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • جمال صادق میری ۱۱:۴۱ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۱
    0 0
    چرخه خشونت و تعصبهای غیر منطقی وغیرعقلائی ناشی از نظامهای پدرسالار ظاهرا" برای نویسنده این مقاله واجد حرمت و شاید حتی "قداست" هست و از تشکیک در صحت و حقانیت این موضوعات بیم دارد!...ضمنا" فیلم مذبور بمدت یک دهه در محاق توقیف بوده و نه بنابه آنچه ذکر شده از سال 1393 و فقط بمدت 5 سال ناقابل!!!
  • سیدهانی رضوی ۲۲:۰۱ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۶
    1 0
    خواندن چنین نوشته‌ای از دوست فرهنگی و شاعر و اهل قلمم تأسف‌آور است. اگر قرار باشد پدر و پسر را استعاره بدانیم پس باید تمامی فیلم‌های دهه‌های اخیر با تیغ سانسور و گیوتین توقیف، زخمی شوند و به گور سپرده... مثلاً یک ثانیه به این فکر کنید که «ابد و یک روز» سعید روستایی را با همین الگو تحلیل کنیم. پدر (استعاره از شاه) از کشور رفته و در یک کشور بی‌پدر، یک مادر افلیج (استعاره از حکومت روحانیان و نظام مقدس جمهوری اسلامی) باقی مانده. دو برادر با هم در نزاع هستند. اولی برادر بزرگتر (جناح راست و مسلط) است که به ناموس فروشی مشغول است و دومی (جناح چپ و منتقد) است که دست بر قضا او هم معتاد است و این میانه دختران خانواده (نوامیس وطن و مردم) هستند که آسیب می‌بینند و برادر کوچک (نسل جوان آینده) که از همه با هوش‌تر هم هست... بخواهید تمام فیلم‌های دیگر را هم با همین تفسیر می‌توانم تقدیم روزنامۀ مبارکۀ قدس کنم تا مقدمات توقیف آن‌ها را حتی پس از اکران برای مقامات قضایی که ابایی از دستور جمع آوری سی‌دی‌های فیلم‌ها از دکه‌ها و بقالی‌ها هم ندارند؛ فراهم آورد. باید دید استاد آرش ما، در مورد استعاره‌های بیّن فیلم «گاو» برگرفته از نوشتۀ انسان معلوم‌الحالی چون «ساعدی» چه می‌گوید و آن را چطور با «فیلم گاو فیلم خوبی‌ست» آیت الله خمینی جمع می‌کند؟ راستی دقت نکردید چرا گاو مش «حسن» چرا آن آقا اسمش مش «اسلام» بود؟ چه عرض کنم... بر می‌گردم به همان تاسف...